سفری به شهر کوچک ((رابر)) و ((ننیز))
که مردمانی مهمان نواز و خونگرم دارد
به خانه یکی از آشنایان واقوامم در (ننیز) رفتم وجایتان خالی قلیونی هم کشیدم
فصل گردو تکانی بود همه از اطراف برای بردن سهمشان از باغهای موروثیشان به این شهر کوچک آمده بودند
متاسفانه چیزی که به چشم میخورد فقری بود که مردم با آن دست به گریبان بودند
در چهره مردم رابر که نگاه میکردم شور و شوقی و شادی نمیدیدم!!!
نقل مجلس هر جایی که مینشستم نالیدن از گرانی بود وتورم
به گفته اقوام ودوستان مصرف تریاک در این مناطق بالا شده تا جایی که عشایری که در کوهها ودشتهای اطراف زندگی میکنند به مصرف تریاک روی آورده اند و اینکه فلان عشایر دختر9 ساله اش را عروس کرده!
اگر زمانی شهرنشینان برای فرار از مشکلات اقتصادی به تریاک روی میآوردند روستاییان وعشایر دیگر از چه چیزی فرار میکنند ؟
متاسفانه ریشه فقر به روستاها نیز کشیده شده و روستاییان نیز از طراوت وشادابی سابق برخوردار نیستند